مقدمه: یکی از ابعادی که کم و کیف ارائهی خدمات توسط نیروی کار سازمان را تحت تأثیر قرار میدهد، سندرم فرسودگی شغلی کارکنان است. از نظر بسیاری از پژوهشگران فرسودگی شغلی مسئلهی مهم برای کارمندان است و کارمندان به عنوان قشری مستعد برای این سندرم شناخته شدهاند. لذا این مطالعه در نظر دارد تا به بررسی ابعاد فرسودگی شغلی در زنان شاغل بپردازد.
مواد و روشها: مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی مقطعی است که بر روی زنان کارمند شاغل در جهاد دانشگاهی واحد علوم پزشکی تهران در سال 1395 انجام شد. جامعه آماری مورد پژوهش، زنان کارمند در جهاد دانشگاهی واحد دانشگاه علوم پزشکی تهران میباشند که تعداد آنها 55 نفر بود. معیارهای ورود به مطالعه، کارمندان خانم شاغل در جهاد دانشگاهی واحد دانشگاه علوم پزشکی تهران بود. در این مطالعه از پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش استفاده شد. پس از جمع آوری دادهها توسط پرسشگر، دادهها در نرم افزار SPSS 20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: در این پژوهش جامعه آماری زنان شاغل میباشند، از تعداد نمونه اندازه گیری شده، 27 نفر متأهل و 27 نفر مجرد بودند، از نظر میزان تحصیلات اکثریت (40 نفر) دارای مدرک کارشناسی و بالاتر بودند، بیشترین سن پرسنل مربوط به 31 تا 40 سال بود، بیشترین سابقه کاری مربوط به 1 تا 10 سال بود. بیشترین دفعات فرسودگی شغلی در سطح بالا در بعد زوال عملکرد شخصی با 45.4 درصد بود. بیشترین شدت فرسودگی شغلی در سطح بالا در بعد زوال عملکرد شخصی 47.2 درصد بود.
بحث و نتیجه گیری: تجزیه و تحلیل یافتههای پژوهش بر اساس اهداف پژوهش حاکی از آن است که از لحاظ دفعات و شدت فرسودگی شغلی در بعد زوال عملکرد شخصی بیشتر نمونهها در سطح بالایی قرار داشتند. شیوع قابل توجه فرسودگی شغلی در بعد زوال عملکرد شخصی نیازمند توجه خاص و مداخلات ویژه میباشد، که از این مداخلات میتوان مداخلات سازمانی را نام برد مانند ترغیب کار گروهی، شرکت دادن پرسنل در تصمیم گیریها و حمایت شغلی.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |