مقدمه: نابرابری جنسیتی که ریشه در ساختارهای اجتماعی و فرهنگی دارد، محدودیتها و تبعیضهای گستردهای علیه زنان ایجاد کرده و منجر به احساس درماندگی آموختهشده میشود؛ حالتی که زنان باور میکنند توان تغییر شرایط خود را ندارند و این موضوع پیامدهای روانی و اجتماعی گستردهای به همراه دارد. هدف پژوهش حاضر آسیب شناسی نابرابریهای جنسیتی و درماندگی خودآموخته شده زنان ایران است.
مواد و روشها: این پژوهش با رویکرد کیفی و بر اساس پارادایم تفسیری از طریق تحلیل مضمون انجام شده است. جامعه آماری شامل ۱۳ نفر از خبرگان با اشراف به موضوع و تنوع فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است که به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. دادهها از طریق مصاحبه عمیق نیمهساختاریافته جمعآوری و با تحلیل مضمون کدگذاری، طبقهبندی و مضامین استخراج شدند. اعتبار دادهها اعتبارپذیری، انتقالپذیری، اتکاپذیری و تأییدپذیری مورد تائید قرار گرفته است.
یافتهها: تعداد 7 مضمون فراگیر شامل تبعیض حقوقی، محرومیت آموزشی، خشونت قانونی، خشونت فرهنگی، تبعیض در اشتغال، محدودیتهای مالکیت و محدودیتهای پزشکی، 27 مصداق عینی نابرابری جنسیتی، 27 الگوی رفتاری درماندگی آموخته شده، 18 آسیب و 18 مداخله روانشناختی برای نابرابری جنسیتی و درماندگی آموخته شده زنان ایران احصاء گردید.
نتیجهگیری: نابرابری جنسیتی و درماندگی آموختهشده در زنان ایران یک چرخه بازتولیدشونده است که ریشه در ساختارهای حقوقی، فرهنگی و اجتماعی دارد و پیامدهای گستردهای بر سلامت روان، مشارکت اجتماعی و توسعه کشور دارد و نیاز به راهکار مؤثر و مداخلات روانشناختی همزمان با اصلاحات ساختاری و قانونی دارد.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |